از نگاه عضو سابق اطلاعات ستاد مشترک ارتش رژیمصهیونیستی/
میراث امام خمینی برای مردم ایران در جنگ احتمالی با اسرائیل
یک عضو اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با تاکید بر ضرورت عبرتگیری از جنگ 8 ساله ایران و عراق و پایداری مردم و دولت ایران به میراث امام برای مردم اشاره کرد و گفت که پاسخ ایران در سه سطح خواهد بود.
فارس، روزنامه الاخبار در مطلبی با اشاره به تهدیدهای رژیم صهیونیستی علیه ایران سوالاتی مطرح کرد و با طرح این سوال که آیا اسرائیل به ایران حمله میکند و اگر تصمیم گرفت، چه زمانی را انتخاب میکند و اگر زمان معین شد چه شیوهای نظامی را برمیگزیند، تاکید کرد که اینها سوالاتی است که محافل بحث و بررسی اسرائیل را پر کرده است.
یحیی دبوق نویسنده این گزارش افزود: با وانمود کردن اسرائیل درباره اقدام به عمل نظامی با هدف تشدید فشار غرب بر ایران، اسرائیل این روزها در دغدغه حمله به جمهوری اسلامی و احتمالات پاسخ ایران به این حمله به سر میبرد. اما با این همه درباره سوال «روز بعد از حمله به ایران چه اتفاقی میافتد؟» - که در خصوص ماهیت واکنش ایران است- هنوز بحثی جدی در اسرائیل صورت نگرفته است چرا که اهمیتی فوقالعاده دارد.
بنا بر گزارش الاخبار، نشریه تخصصی «اسرائیل دیفنس» در امور نظامی و امنیتی، اخیرا مقالهای در این خصوص منتشر کرد. رانن کوهن نویسنده این گزارش اخیرا از شعبه اطلاعات ستاد مشترک ارتش کنار رفت و مدتها بود که وظایف حساسی بر عهده داشت.
کوهن در این مقاله تاکید کرد که باید بررسی شود که روز بعد از حمله احتمالی به ایران چه اتفاقی میافتد. سناریوهای احتمالی ایران و میزان تحمل اسرائیل در برابر آن باید سنجیده شود. به گفته کوهن سناریو محتملتر، حداقل آنچنان که در رسانهها مطرح شده است، «شامل پاسخ نظامی شدید و دردناک است که اساسا پایه آن حمله با موشکهای دوربرد است. مضافاً عملیاتهای تروریستی [شهادتطلبانه] علیه اهداف یهودی و اسرائیل در خارج از آن همزمان با فعال کردن بازوی پیشگام ایران یعنی حزبالله».
وی تشریح کرد که پاسخ ایران احتمالا در سه سطح خواهد بود:
اول جنگ نظامی شامل شلیک موشک به اسرائیل، دوم، اجرای عملیات شهادتطلبانه [و به گفته کوهن انتحاری] در نقاط مختلف دنیا [علیه منافع تلآویو] و جنگ محدود در شمال [فلسطین اشغالی] که احتمالا بیشتر از جنگ دوم لبنان [جنگ 33 روزه] طول بکشد. کوهن تاکید کرد که ایران اراده و اصرار خود را بر پیروزی در جنگ قرار میدهد. سوم او اشاره کرد که «به هنگام سخن از اینکه ایران چه برنامههایی برای پاسخگویی دارد، باید این فرض را در نظر گرفت که نظام ایران قصد دارد طوری به جنگ اول با اسرائیل پایان بدهد که اسرائیل ضربات سخت و دردناکی دریافت کند تا ایران بتواند جایگاه و کرامت خود را در مقام ابرقدرت اسلامی که اهداف توسعهطلبانه دارد، بازیابد».
کوهن بر همین اساس افزود که پاسخ و شیوه اجرای آن [از جانب ایران] باید در سطحی باشد که پاسخ و شیوه گویی خلاصه درسی در سطح منطقهای و بینالمللی باشد.
برای ایرانیها ممنوع است که در پایان جنگ ضعیف یا شکستخورده به نظر برسند همچنانکه ایران هدف دیگری نیز دارد و آن حفظ طرح هستهای است تا بتوانند بعدا آن را احیا کنند. اما حمله ایران، به احتمال زیاد، به نقاط ضعف اسرائیل خواهد بود.
نویسنده افزود که طبق دیدگاه ایران، اسرائیل تاب جنگهای طولانی را ندارد که جبهه داخلی آن را دچار فرسایش میکند. «برای اینکه بفهمیم ایرانیها چگونه میاندیشند، باید به دهه 80 قرن 20 بازگردیم و عبرتهای لازم را از جنگ 8 ساله ایران و عراق بگیریم. به طوری که با وجود اختلافات بیشمار بین آن جنگ و جنگ احتمالی با اسرائیل، عبرتهایی وجود دارد که باید از شیوه اداره جنگ در ایران آن را آموخت هرچند که نظام در آن سالها نوپا بود».
این نویسنده اعلام کرد که در آن سالها نظام ایران منزوی بود و بدون حمایت یک قدرت بزرگ [خارجی]، جنگید و در مقابل، عراق از حمایت و کمک برخوردار بود و از سویی دیگر ایران تحت فشار کشورهای غربی نیز بود. در آن هشت سال، سطح پایداری، صبر، طراحی، پایبندی به ماموریتی که سپاه انقلاب نشان داد، بالا بود. همانطور که مردم ایران نیز ثابت کردند که قدرت رویارویی با حملات وحشیانهای را دارند که در خود سلاحهای غیرکلاسیک داشت و میتوانند به سران خود تایید لازم را ببخشند.
این همان ارثی است که [امام] خمینی [بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران] برای مردم ایران باقی گذاشت و این همان شیوهای است که در خصوص اداره هر جنگی برای مردم ایران بر جای گذاشت.
با این حال نویسنده صهیونیست اشاره میکند، کسانی که معتقدند پاسخ ایران محدود خواهد بود به این دلیل است که میگویند با توجه به فاصله مکانی میان ایران و رژیم صهیونیستی، ارتش ایران بر آتش موشکی متمرکز خواهد شد. اما چنین تحلیلی طبیعت مناسبات مثلث ایران، سوریه و حزبالله را که به ایران اجازه میدهد مانع مسافت را بسادگی پشت سر بگذارد، در نظر نگرفته است. بدین معنا که ما عملا باید در نظر بگیریم که نیروهای سپاه ایران در مرزهای شمالی [فلسطین اشغالی] مستقر هستند، و میتوانند با شیوههای جنگ چریکی وارد درگیری با ارتش اسرائیل شوند.
کوهن به موضع بنی گانتز رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل نیز اشاره کرد که توپ را در زمین رهبران سیاسی انداخت بخصوص در زمین بنیامین نتانیاهو و ایهود باراک نخستوزیر و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی.
نویسنده نوشت: اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا این دو مقام مسئول با سناریو «روز بعد از حمله» روبهرو شدهاند و آیا آن را متفاوت با چیزی میبینند که در رسانهها آمده است؟ یعنی اگر اسرائیل حمله کند و ایران پاسخ بدهد آیا اسرائیل به طور کلی در وضع نظامی جدیدی خواهد بود که به هیچ وجه شبیه جنگهای قبلی اسرائیل نیست؟
این مقام اطلاعاتی رژیم صهیونیستی اینطور نتیجه گرفت که مطالعه دشمن جدید، اسرائیل را ملزم میکند که فوقالعاده محتاط باشد و سیاست و فرهنگ ایرانیها را در نظر بگیرد. درگیری با ایران طولانی است و ممکن است یک سال یا سالها طول بکشد و اسرائیل رویاروییهایی با یگانهای نظامی ایران در مرزهای شمالی و در عمق دریا خواهد داشت که در کنار آن فعالیت جنگی حزبالله نیز خواهد بود. این احتمالات بخشی از سناریو بدبینانه نامحتمل نیست بلکه پاسخی مناسب به شیوه جنگی ایران برای تحقق اهدافش در سالهای بعد از حمله احتمالی اسرائیل است.
نظرات شما عزیزان:
|